یکی از حرف هایی که امروز محور جنگ روانی دشمن است که لازم است آن را بگویم این است که می گویند نسل سوم انقلاب از ایده های انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش یک فلسفه هم می گذارند مثل همه ی فلسفه های قلابی و دروغین و جعلی که فقط برای توجیه یک حرف دروغ و غلط درست می کنند تا کسی جرأت نکند بگوید این حرف غلط است؛ می گویند این حرف متکی به یک فلسفه است! آن فلسفه چیست؟ آن فلسفه این است که همواره در همه ی انقلاب ها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند! حرف دروغ، حرف غلط، حرف چرند! کدام انقلاب ها را می گویید؟
در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده؛ اما نه نسل سوم، نه سل دوم، بلکه همان نسل اول از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، یک حرکت علیه انقلابیونِ اول به وجود آورند و سه، چهار سال قدرت را قبضه کردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال علیه آن ها فعالیت شد؛ به سال 1802 که رسید، آن چنان ماهیت این انقلاب دگرگون شده بود که کسی مثل ناپلئون توانست بیاید و تاج پادشاهی را روی سرش بگذارد! یعنی کشوری که علیه سلطنت مبارزه کرده بود و لویی شانزدهم را زیر گیوتین گذاشته بود، بعد از ده، دوازده سال وضعش به گونه ای شد که ناپلئون بناپارت آمد و تاج شاهی را بر سرش گذاشت و خودش را امپراتور نامید و سال ها هم در آن کشور حکومت کرد؛ بعد هم تا نزدیک به هشتاد، نود سال رژیم های سلطنتی البته سلطنت های گوناگون و سلسله های مختلف در فرانسه پابرجا بود، که دائماً در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند!عدالتخواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ آزادی خواهی و استقلال خواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ مبارزه ی با دخالت بیگانگان هیچ وقت کهنه نمی شود؛ این ها چیزهایی است که همیشه برای نسل ها جاذبه دارد
آن انقلاب به نسل سو که هیچ، به نسل دوم هم نرسید؛ چون پایه های انقلاب، پایه های سستی بود. امروز بعد از گذشت دو قرن، بعضی ها در جمهوری اسلامی خجالت نمی کشند؛ می آیند ایده هایی که در زمان خودش یک انقلاب را نتوانسته بود به سامان برساند، با تیتر درشت به انقلابیون ایران تقدیم می کنند؛ انقلابیونی که توانسته اند عظیم ترین انقلاب را با پایه های مستحکم به وجود بیاورند و سال های متمادی آن را در مقابل طوفان ها حفظ کنند.
انقلاب اکتبر شوروی هم به نسل سوم نرسید. هنوز شش، هفت سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که استالینیسم سرکار آمد؛ استالینی سرکار آمد که امروز در دنیا هر کس را بخواهند به گردن کلفتی و زورگویی و ظلم و بی ملاحظگی و دوری از انسانیت متهم کنند، به استالین تشبیه می کنند! درست هم هست؛ استالین واقعاً مظهر این صفات بد بود. حکومت به اصطلاح کارگری، که برای طبقات ضعیف تشکیل شده بود، به حکومت استبدادِ مطلق فردی تبدیل شد! استالین حتّی به حزب کمونیست هم که در نظام شوروی همه کاره بود، اجازه نمی داد که در زمینه هایی تصمیم گیری کند.
با آن وضعیت خشن و عظیم، استالین یک حکومت مطلقه ی سی و چند ساله را ادامه داد؛ هیچ کس هم جرأت نداشت اعتراض کند. شاید شما ماجرای آن تبعیدهای عجیب را شنیده باشید. اولین کتابی که بعد از فروپاشی حکومت شوروی در تشریح اوضاع اختناق آمیز دوران اتحاد جماهیر شوروی منتشر شد، یک رمان است که الان اسمش یادم نیست دو جلدش به فارسی ترجمه شده که من آن را خوانده ام؛ خیلی هم قشنگ نوشته و اوضاع آن زمان را تشریح کرده است؛ این تازه مربوط به اوضاع بعد از استالین است که وضعیت کاملاً فرق کرد، اما روش آن استبداد باقی ماند. بنابراین مسئله نسل دوم و سوم و این حرف ها نبود؛ همان اوایل کار، همه چیز از دست رفته بود.
این کدام فلسفه است، با کدام انقلاب تطبیق شده و در کجا تجربه شده که نسل های سوم انقلاب، از انقلاب بر می گردند؟ نخیر، این بسته به این است که ایده ی آن انقلاب چه باشد. اگر ایده های یک انقلاب بتواند نسل دوم و سوم و دهم را به خاطر اصالت و صحت خود قانع کند، آن انقلاب عمر ابدی خواهد داشت. ایده های انقلاب اسلامی، ایده هایی هستند که عمر ابد دارند.
مطمئن باشند هان شور و هیجان و ایمان و عواطفی که در نسل جوانِ آن روز وجود داشت و توانست آن کار را بکند، در این نسل جوان هم موجود است
عدالتخواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ آزادی خواهی و استقلال خواهی هیچ وقت کهنه نمی شود؛ مبارزه ی با دخالت بیگانگان هیچ وقت کهنه نمی شود؛ این ها چیزهایی است که همیشه برای نسل ها جاذبه دارد. تئوریسین هاشان نشستند بافتند، ساده لوح ها هم در این جا باور کردند؛ گفتند نسل سوم انقلاب ایده ها را پس می زند و چون جاذبه ی انقلاب کم می شود، ما می توانیم برویم انقلاب را از دست انقلابیون خارج کنیم و به دست خودان بگیریم! «خودمان» یعنی چه کسانی؟
یعنی آن کسانی که قبل از انقلاب، سال ها بر این کشور مسلط بودند! من می گویم این فکر، بسیار ساده لوحانه و ابلهانه است. مطمئن باشند هان شور و هیجان و ایمان و عواطفی که در نسل جوانِ آن روز وجود داشت و توانست آن کار را بکند، در این نسل جوان هم موجود است. بدانند هر سنگی به سمت انقلاب پرتاب کنند، کمانه می کند و به سر و روی خودشان بر می گردد. انقلاب کهنه نمی شود و آتش انقلاب آنگاه که با انبار پنبه ی پوسیده ی آن ها درگیر شود، باز هم تازه خواهد بود و خواهد سوزاند.(1)
1- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 9/12/1379
منبع: کتاب نکته های ناب (جلد سوم)
یکی از حرف هایی که امروز محور جنگ روانی دشمن است که لازم است آن را بگویم این است که می گویند نسل سوم انقلاب از ایده های انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش یک فلسفه هم می گذارند مثل همه ی فلسفه های قلابی و دروغین و جعلی که فقط برای توجیه یک حرف دروغ و غلط درست می کنند تا کسی جرأت نکند بگوید این حرف غلط است؛ می گویند این حرف متکی به یک فلسفه است! آن فلسفه چیست؟ آن فلسفه این است که همواره در همه ی انقلاب ها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند! حرف دروغ، حرف غلط، حرف چرند! کدام انقلاب ها را می گویید؟
در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده؛ اما نه نسل سوم، نه سل دوم، بلکه همان نسل اول از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، یک حرکت علیه انقلابیونِ اول به وجود آورند و سه، چهار سال قدرت را قبضه کردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال علیه آن ها فعالیت شد؛ به سال 1802 که رسید، آن چنان ماهیت این انقلاب دگرگون شده بود که کسی مثل ناپلئون توانست بیاید و تاج پادشاهی را روی سرش بگذارد! یعنی کشوری که علیه سلطنت مبارزه کرده بود و لویی شانزدهم را زیر گیوتین گذاشته بود، بعد از ده، دوازده سال وضعش به گونه ای شد که ناپلئون بناپارت آمد و تاج شاهی را بر سرش گذاشت و خودش را امپراتور نامید و سال ها هم در آن کشور حکومت کرد؛ بعد هم تا نزدیک به هشتاد، نود سال رژیم های سلطنتی البته سلطنت های گوناگون و سلسله های مختلف در فرانسه پابرجا بود، که دائماً در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند! ادامه مطلب...فیزیک ذرات بنیادی به مطالعه ذرات اصلی و تشکیل دهنده مواد و نیروهای ما بین آنها می پردازد. هدف از این علم ، درک قوانین بنیادی حاکم بر تشکیل مواد و جهان مادی است. همچنین این علم یکی از شاخه های اصلی مطالعات علمی بر سر فهم سر چشمه دنیاست.
مطالعه یعنی خواندن کتاب یا نوشته ما را به بخشی از هدف خود در تأمین نیازمان می رساند. دانش آموزان برای بهبود و افزایش توان یادگیری باید اصولی را قبل از مطالعه، هنگام مطالعه و بعد از مطالعه به دقت رعایت کنند.
* اصول قبل از مطالعه
تعیین دقیق هدف: انگیزه و هدف یکی از مهمترین عوامل یادگیری است که روند آن را آسان و سریع می کند. بنابراین باید قبل از مطالعه هدف خود را به روشنی مطرح کنید. به طور مثال انتظار دارید چه میزان خبر و اطلاعات از مطلبی را که می خوانید به دست آورید شما باید در انتخاب هدف مطالعه، به نکته های اصلی و مهم دقت کنید و مطالب کلیدی را برگزینید.
تعیین مدت زمانی مطالعه و مقدار مطالعه کتاب: باید تعیین کنیم می خواهیم چه مدت این کتاب را بخوانیم و سپس تصمیم بگیریم چه مقدار کتاب را در چه مدت زمان بخوانیم و اگر زمان و مقدار مطالعه مشخص شود دقت هنگام خواندن افزایش می یابد. ضمن آن که تعیین زمان و مقدار مطالعه نگرانی و دلهره و بیم خواننده را می کاهد و آرامش می دهد.
انتخاب محیط مناسب: مکان مناسب برای مطالعه یکی از عواملی است که می تواند حواس پرتی را به حداقل برساند. سعی کنید هر روز در جای ثابتی مطالعه کنید. مکان ساده باشد. نور کافی و مناسب هم لازم است تا موجب خستگی چشم نشود. هنگام مطالعه محل نشستن باید راحت باشد تا با مشکل مواجه نگردد. در اتاقی مطالعه کنید که کمتر دارای اسباب و وسایل پر زرق و برق و جذاب باشد.
اجتناب از پرخوری: هنگام مطالعه غذای سنگین و زیاد نخورید چرا که وقتی شکم پر باشد به خواب و استراحت تمایل پیدا می کنید لذا یادگیری دچار مشکل می شود.
*اصول هنگام مطالعه
مطالعه فعالانه: دانش آموز باید هدفدار مطالعه کند. در واقع ...
بار دیگر ماه محرم همراه با تمامی شور و شعف از راه رسید .کاروان حسینی به دشت کربلا باامام (ع) وارد شد و با سر بریده بر بلندای نی از این دشت محنت افزا گذشت.پیشاپیش این کاروان طلیعه داران علم هایی از جنس خورشید بر دوش می کشیدند وخورشید خجالت زده بر این علم ها می نگریست و از دیدگان سرشک شرر میچکید. اما این کاروان سرانجام به مدینه رسید و پیام آن به تمام آزادگان عالم.شیعیان ندای عصر عاشورای "هل من ناصر ینصرنی "راشنیدند و علم یاری دین خدا و خونخواهی سید الشهدا را بر دوش گرفتند.افتخار شیعیان علمداری و پیشگامی در مبارزه با ستم است.
با توجه به مقدمه فوق مطلب امروز که به بررسی نقش تربیتی "علم"در فرهنگ دینی می پردازد،تقدیمتان می گردد.
استاد شهید مطهری(ره) در کتاب حماسه حسینی و تحریفات عاشورا، "علم "را عنصری وارداتی و غیر اصیل از سوی ارتودکسهای ارمنستان معرفی می نماید. البته رویکرد اساسی در اتخاذ چنین موضعی از سوی استاد شهید مطهری(ره) برخاسته از نگرش التقاط ستیز ایشان باید دانست. استاد شهید مطهری(ره) قهرمان مبارزه با تحریف و التقاط دینی بود وبا همین رویکرد هر چیز و لو اندکی در تضاد با گوهر اصیل دین و تشیع ناب بود بر نمی تافت و از ساحت دیانت می زدود.
در این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که آیا کارکرد فرهنگی – تربیتی "علم" در میان مردم و در فرهنگ عامه تداعی کننده التفاط دینی هست یا خیر؟ برای پاسخ