سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، دوست دارد که بنده اش را درجستجوی مال حلال، خسته ببیند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
غدیر ، علم ، قرآن ، جوادی آملی ، جوان ، دانش ، دانشجو ، 16آذر ، امام حسین ، امام خمینی ، رمضان ، روز دانشجو ، آموزش ، ازدواج ، امام صادق ، امام علی ، فرهنگ ، عید ، صادق ، رهبر ، عشق ، کتاب ، کربلا ، کهکشان ، لینک امام حسین ، لینک عاشورایی ، مباهله ، محکومیت ، مخابرات ، مختلط ، مدرسه ، مرد ، مردم ، مرز های علم ، مشاهده کیهان ، مطالعه ، مظلوم ، معصیت ، مفضل ، مقام معظم رهبری ، مهندسی ، مهندسی فرهنگی ، مومن ، نماد ، نماز عید فطر ، هنر ، واسط فیض ، ولایت فقیه ، وهابیت ، یاد غدیر ، 13آبان ، رهبر فرزانه ، روابط ، صوم ، طاعت ، طلبه ، عبرت ، عزا ، عزای امام حسین ، علم بی نهایت ، علما ، علوم ، علی ، علی بن محمد ، فاطمه ، فرایند اطلاعاتی ، فرزانه ، فضل ، فهم ، فیزیک اتمی ، فیزیک هسته ای ، قرآن در زندگی بشر ، قرائت دین ، قربان ، قم ، کاظمین ، امام محمد باقر ، امتحان ، امیرالمومنین ، انرژی هسته ای ، انزجار از اسراییل ، اهل بیت ، ایزوتروپ ، اینترنت ، بزرگان ، بسیج ، بصیرت ، بیانات رهبر ، پاسخ علمی ، تاریخ کربلا ، تبلغ مجازی ، تحریف ، تحریفات عاشورا ، تخریب غزه ، تفسیر ، تلسکوپ ، تولید علم ، توهین ، جام جهانی ، جمعه ، جنایات اسراییل ، جنگ ، جواد الائمه ، ازدواج سالم ، اسراییل ، اسلام ، اعتماد به نفس در آموزش ، الگوی امت ، امام ، امام باقر ، امام جمعه ، امام جواد ، آموزش ازدواج ، آنفلوآنزا ، آیت الله جوادی آملی ، آیت الله خامنه ای ، آیت الله سبحانی ، آیت الله مکارم شیرازی ، آیت الله هادوی ، آیت الله وحید خراسانی ، اتم ، احکام رمضان ، ارتباط ودلبستگی به امام عصر ، ارزش ، روز قدس ، روزه ، زن ، زیستن ، سانتریفوژ ، سهام ، سی ان ان ، شبهات ، شخصیت اخلاقی ، شخصیت علمی ، شرایط ازدواج ، شعر ، شهادت ، شهید مطهری ، رنگ خدا ، امام رضا ، 2010 ، آژانس هسته ای ، آسیب های اینترنتی ، آشنایی با اصول ازدواج ، دانلود ، دختر پسر ، درس ، درس ازدواج ، دفاع مقدس ، دهه امامت ، دیدار روز عید فطر ، رابطه دختر وپسر ، رسم الخط ، رسول الله ، رفاقت ، حدیث ، خبرگزاری ، خصوصی سازی ، خطبه های عید فطر ، خطیب جمعه ، خوشبختی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :17
بازدید دیروز :21
کل بازدید :96249
تعداد کل یاداشته ها : 76
04/1/19
10:30 ع

جوان و امام صادق علیه‌السلام

جوان

نگاه مهربان امام صادق علیه‌السلام به جوانان، همراه با بزرگداشت ‏شخصیت، تکریم استعدادها و صلاحیت‏ها، احترام به نیازها و توجه به قلب‏هاى‏پاک و زلال آنان بود و اقبال جمع جوانان به سوى امام علیه‌السلام فرایندعملکرد و رفتار متین، محبت‏آمیز، حکیمانه و سرشار از خلوص وعاطفه آن حضرت بود، بدان حد که سخنش بر اریکه دل آنان مى‏نشست،زیرا گرایش جوان به خوبى، نیکى و زیبایى بیشتر و سریعتر ازدیگران است. پدیده‏اى که امام بدان اشاره نموده مى‏فرماید: «انهم اسرع الى کل خیر» (1) جوانان زودتر از دیگران به خوبیها روى مى‏آورند.

رفتار و سخن امام صادق علیه‌السلام ترجمان حقیقى این گفته رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است که فرمود: «اوصیکم بالشبان خیرا، فانهم ارق افئده‏» (2) سفارش مى‏کنم شما را که، با جوانان به خوبى و نیکویى رفتارکنید، چرا که آنان نازک دل و عاطفى‏ترند.

 

رنگ خدایى بپذیرید! و چه رنگى از رنگ خدا بهتر است؟

امام ضمن توجه به روح لطیف و احساس آرمانى جوانان، یاران ‏و نزدیکان خود را نیز به دقت و توجه در این نکات رهنمون مى‏ساخت. از جمله، یکى از یاران امام به نام «مؤمن طاق‏» (3) براى پیام‏رسانى و تبلیغ دین، مدتى را در شهر بصره گذراند. وقتى که به ‏مدینه بازگشت، خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید،

حضرت از او پرسید: به بصره رفته بودى؟

- آرى!

- اقبال مردم را به دین و ولایت چگونه دیدى؟

- به خدا اندک است! مى‏آیند ولى کم!!

- جوانان را دریاب، زیرا آنان به نیکى و خیر از دیگران ‏پیشتازترند. (4)

 

گزیده‏اى از منشور جوان را در اندیشه صادق آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مرور مى‏نماییم:

 

جوانى «فرصت نیکو» و «نسیم رحمت‏» است که باید به خوبى از آن بهره جست و با زیرکى، ذکاوت و تیزبینى آن نعمت‏ خداداد را پاس داشت; زیرا که این فرصت، «ربودنى‏» و «رفتنى‏» است و ضایع ساختن آن، چیزى جز غم، اندوه و پشیمانى را براى دوران پس‏از آن به ارث نمى‏گذارد.

زندگى کوتاه است و راه کار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمایه‏ گرانبهاى ما وقت است که بازگشتى ندارد، از این رو بزرگترین فن ‏بهتر زیستن، بهره جستن از فرصتهاى بى‏نظیرى است که برما مى‏گذرد; این سخن امام صادق علیه‌السلام را باید جدى گرفت: «من انتظر عاجله الفرصه مواجله الاستقصاء سلبته الایام فرصته،لان من شان الایام السلب و سبیل الزمن الفوت‏» (5) به هرکس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل آن ‏را تاخیر اندازد، روزگار همان فرصت را نیز از او برباید، زیرا کار ایام، بردن است و روش زمان، از دست رفتن.

 

جوان
رنگ خدا

آدمى با ورود به دوران جوانى به دنبال «هویت‏» جدیدى مى‏گردد; آن احساس نسبتا پایدار از یگانگى خود، از این که: «من که هستم‏ و که باید باشم؟» که دستیابى به آن، به فرد امکان مى‏دهد که‏ارتباطات خود را با خویشتن، خدا، طبیعت و جامعه تنظیم دهد.

در این مرحله هویت‏یابى نقش «آگاهى و بینش‏» بسیار مؤثر وکارساز بوده، بر «رفتار و عمل‏» پیشى دارد، در این دوران، ممکن است‏سرگردانى در هویت‏سبب گردد که جوان نسبت‏به کیستى خود و نقش اجتماعى خود دچار تردید گردد و این شک ضمن برهم زدن‏ هماهنگى و تعادل روانى، او را به «بحران هویت‏» بکشاند، بحرانى که جوان به پیرامون اهداف بلند مدت، انتخاب شغل،الگوهاى رفاقت، رفتار و تمایل جنسى، تشخیص مذهبى، ارزشهاى‏اخلافى و تعهد گروهى با تردید و شک خواهد نگریست.

امام دستش را به سینه‌اش زد و گفت: به خدا قسم من برای شما جوانان بهترینم

در شکل‏دهى هویت، «معرفت دینى‏» نقش مهمى را ایفا مى‏کند و درواقع، دین مى‏تواند تکیه گاه جوان و رهایى دهنده او از این‏بحران باشد; البته «دانش‏»، «کار و تلاش‏» نیز در ساماندهى‏هویت او کارساز است. (6)

بنابراین، جوان باید رنگ خدایى گیرد تا هویتش خدایى گردد،«دین‏» همان «رنگ خدا» است که همگان را بدان دعوت مى‏کنند: "صِبغَةَ‏اللهِ وَ مَن اَحسَنُ مِن اللهِ صِبغَةً"(7) ; رنگ خدایى (بپذیرید!) و چه رنگى از رنگ خدا بهتر است؟

امام صادق علیه‌السلام درباره آیه فوق‏مى‏فرماید: «مقصود از رنگ خدایى همان دین اسلام است.» (8)

دین به انگیزه جوان در بنا و آراستن هویت او پاسخ مى‏دهد، چراکه آدمى داراى عطشى است که فقط با پیمودن راه خدا فرو مى‏نشنید (9) ; از این رو امام صادق علیه‌السلام، یادگیرى بایدها و نبایدها و اندیشه‏هاى سبز دین را از ویژگیهاى دوران جوانى مى‏داند. (10) و گاه نسبت ‏به آن دسته از جوانانى که «علم دین‏» نمى‏دانند و درپى‏آن نمى‏روند، رنجیده خاطر مى‏گردد. (11)

 

دین اسلام، همان روش زندگى است که میان زندگى اجتماعى و پرستش‏خداى متعال پیوند مى‏دهد و در همه اعمال فردى و اجتماعى براى‏انسان مسوولیت‏ خدایى ایجاد مى‏کند، که این مجموعه عقاید ودستورهاى علمى، اخلاقى، سبب خوشبختى انسان در این سرا و سعادت ‏جاوید در جهان دیگر مى‏شود.

 

فهم از دین چگونه است؟ و جوان دین خود را از که بجوید؟!

آیا هرکس مى‏تواند به فهمى از دین برسد؟!

آیا هر فهمى از دین، صواب و پسندیده است؟!

آیا «فهم دینى‏» فهم نسبى است و هیچ فهم ثابتى وجود ندارد؟! (12)

و یا آن که یک تفسیر و قرائت رسمى از دین وجود دارد.

 

پس از رحلت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، مکتب‏اهل‏بیت علیه‌السلام به عنوان «ثقل اصغر» در جایگاه علیهم السلام بیین حقیقى دین خوش درخشید، و لیکن‏افراد و گروه‌هایى نیز به عللى!! در برابر این اندیشه قرار گرفته، با طرح «قرائت مختلف از دین‏» به مقابله با معارف‏معصومان علیهم السلام پرداختند و مع الاسف تاریخ فرهنگ و معارف‏اسلامى ما همیشه شاهد عرصه گردانى و فریب افکار عمومى از سوى‏خالقان دیدگاههاى دینى بود.

در عصر امام صادق علیه‌السلام فراى از رواج مکاتب الحادى و هجوم‏اندیشه‏هاى یونانى و ایجاد نهضت ترجمه، دیدگاه‌ها و نظریات‏گوناگونى در چارچوب «قرائتهاى دینى‏» طرح گردید، حتى برخى از ارباب فِرق که خود مدتى در محضر پیشواى ششم شاگردى کرده بودند،به طرح دیدگاه خویش و عنوان دیدگاه برتر و صواب پرداختند و درمقابل منادى، احیاگر و متولى قرائت‏حقیقى دین، امام صادق علیه‌السلام،ایستادگى کردند و گروهى را به سمت‏خود کشاندند.

امام در برخورد با این دیدگاهها، خود به افشاى آنها پرداخت واز سویى به تربیت‏شاگردان همت گمارد تا آنان در عرصه‏هاى مناظره‏و گفتگو به بافته‏هاى ایشان پاسخ گویند.

نکته‏اى که بسیار دل امام را مى‏آزرد، توطئه جذب جوانان از سوى‏این فرقه‏هاى منحرف، اما مدعى اسلام بود، به عنوان نمونه، امام‏صادق علیه‌السلام جوانان را از گرایش به دو فرقه مطرح آن عصر، مرجئه (13) و غُلاة (14) بر حذر مى‏داشت. امام مى‏فرمود: «بر جوانانتان از غلات برحذر باشید که آن‏ها را به فساد نکشانند;زیرا غلات پست‏ترین خلق خدا هستند، اینان عظمت‏خداى را کوچک‏مى‏کنند و ادعاى ربوبیت و خدایى را براى بندگان او قائل‏هستند.» (15)

به هرکس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل آن ‏را تاخیر اندازد، روزگار همان فرصت را نیز از او برباید، زیرا کار ایام، بردن است و روش زمان، از دست رفتن

امام با اصل قرار دادن پیشگیرى، ارائه دقیق دین حقیقى و برگرفته از مکتب اهل‏بیت علیهم السلام را به جوانان توصیه‏مى‏کردند تا راه را بر رهزنان اندیشه جوانان سد نمایند، حضرت‏مى‏فرمود: «جوانان را دریابید! به آنان حدیث و دین بیاموزید، پیش از آن‏که مرجئه برشما پیشى‏گیرند.» (16)

امام صادق علیه‌السلام همچنین جوانان را مخاطب خود ساخته مى‏فرماید: «یا معشر الاحداث! اتقواالله و لا تأتوا الروساء، دعوهم حتى‏ یصیروا اذنابا لا تتخذوا الرجال ولائج من دون الله، انا و الله ‏خیر لکم منهم‏» (17)

"اى جوانان! از خدا پروا کنید و نزد روساى (منحرف) نروید، واگذاریدشان تا (از جایگاه خودساخته خود بیفتند و) به دنباله رو تبدیل شوند، آنان را به جاى خدا همدم خود نگیرید، به خدا سوگند که من براى شما از ایشان بهترم". آنگاه با دست‏خود به سینه‏اش زد.

 

دوست‏خوب یکى از سرمایه‏هاى بزرگ زندگى و از عوامل خوشبختى آدمى‏است و انسان در انس با دوست احساس مسرت مى‏کند و شادمانى و نشاطرا در گرو همنشین با رفیق مى‏داند.

«رفیق شایسته‏»، براى جوان جایگاه خاص خویش را دارد و اهمیت‏آن به گونه‏اى است که در شکل دهى شخصیت او نقش بزرگى ایفا کرده،اولین احساسات واقعى نوع دوستى را در وى ایجاد مى‏کند.

جوان

جوان از یک سو به کشش طبیعى و خواهش دل، عاشق دوستى و رفاقت‏است و به ایجاد عمیق‏ترین روابط دوستانه با یک یا چند نفر ازهمسالان خود هست و از طرف دیگر بر اثر احساسات ناسنجیده و عدم‏نگرش عقلانى ممکن است در دام رفاقت ‏با دوستان نادان و تبهکار افتد (18) ; از این رو خطر وجود دوستان بد و ناپاک، این نگرانى‏را در جوان ایجاد مى‏کند که «چگونه یک دوست‏خوب و یکدل راانتخاب کنم؟»

امام صادق علیه‌السلام رفقا را سه نوع مى‏داند:

1- کسى که مانند غذا به آن نیاز هست و آن «رفیق عاقل‏» است.

2- کسى که وجود او براى انسان به منزله بیمارى مزاحم و رنج‏آور است و آن «رفیق احمق‏» است.

3- کسى که وجودش به منزله داروى شفا بخش است و آن «رفیق روشن‏بین و اهل خرد» است

. (19)

 

شیوه انتخاب دوست در نگاه پیشواى ششم، این گونه است: «رفاقت، حدودى دارد، کسى که تمام آن حدود را دارانیست، کامل‏نیست، و آن کس که داراى هیچ یک از آن حدود نیست، اساسا دوست‏نیست:

1- ظاهر و باطن رفیق، نسبت ‏به تو یکسان باشد.

2- زیبایى و آبروى تو را جمال خود بیند و نازیبایى تو را نازیبایى خود بداند.

3- دست‏ یافتن به مال یا رسیدن به مقام، روش دوستانه او رانسبت ‏به تو تغییر ندهد.

4- در زمینه رفاقت، از آنچه در اختیار دارد، نسبت‏ به تو مضایقه ننماید.

5- تو را در مواقع گرفتارى و مصیبت ترک نگوید.»

(20)

 

«دوست آینه تمام نماى دوست‏» است و دو دوست مثل دو دست‏اند که‏آلایش یکدیگر را مى‏شویند و به فرموده امام صادق علیه‌السلام: «کسى که‏بیند دوستش روش ناپسندى دارد و او را بازنگرداند، با آنکه توان‏آن را دارد، به او خیانت کرده است.» (21)

امام صادق علیه‌السلام ضمن تاکید فراوان به‏انتخاب دوست‏خوب و پایدارى‏در این دوستى، جوانان را از رفاقت‏با نادان و احمق پرهیزمى‏دهد: «کسى که از رفاقت‏ با احمق پرهیز نکند، تحت تاثیر کارهاى‏احمقانه وى قرار مى‏گیرد و اخلاقش همانند اخلاق ناپسند اومى‏شود.» (22)

در فرهنگ نورانى حدیثى ما، جوانان را از رفاقت ‏با «بدنامان‏»برحذر داشته، (23) آنان را به دورى از دوستان خائن و متجاوز وسخن چین ترغیب مى‏سازند، امام صادق علیه‌السلام مى‏فرماید: «از سه طائفه مردم کناره‏گیرى کن و هرگز طرح دوستى و رفاقت‏باآن مریز; خائن، ستمکار و سخن چین. زیرا کسى که براى تو به‏دیگرى خیانت کند، روزى نیز به تو خیانت‏خواهد کرد و کسى که‏براى تو به دیگران ظلم و تجاوز کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد وکسى که از دیگران نزد تو سخن چینى کند، علیه تو نیز نزد دیگران‏نمامى خواهد نمود.» (24)

جوانان را دریابید! به آنان حدیث و دین بیاموزید، پیش از آن‏که بر شما پیشى‏گیرند

راه و «رسم رفاقت‏» در ثبات و پایدارى دوستى مؤثر است، گوشه‏اى‏از شیوه آن را در کلام امام صادق علیه‌السلام مى‏نگریم:

«کمترین حق آن است که: دوست‏بدارى براى او چیزى که براى خود دوست مى‏دارى. کراهت داشته‏باشى در حق او، از آن‏چه براى خود کراهت دارى. از خشم او بپرهیزى، به دنبال رضا و خشنودى او باشى. با جان و مال و زبان و دست و پایت او را کمک کنى. مراقب و راهنماى او و آیینه او باشى. سوگندش را قبول کنى، دعوتش را اجابت نمایى، هرگاه بیمار شد، به عیادتش بروى و هرگاه فهمیدى حاجتى دارد، قبل از این که ‏بگوید، آن را انجام دهى، و وى را ناگزیر نکنى که انجام کار را از تو در خواست کند...» (25)

 

خاتمه

سخنان و گفته‏هاى نغز امام صادق علیه‌السلام روح و جان را قوت بخشیده، منشور دستورهاى زندگى و سعادتمندى آن است. امیداست جامعه جوان ‏و پرنشاط، هندسه شخصیت و هویت‏خود را در پرتو معارف این‏امام علیه‌السلام ترسیم کرده، خود و جامعه را در سیره ومنش، در مسیر تحقق آرمان جامعه دینى و مدینه آرمانى اهل‏بیت علیهم السلام، سمت و سو بخشند.

 


1- بحارالانوار، ج‏23، ص‏236.

3- محمدبن على بن نعمان، معروف به «احول‏» و «مؤمن طاق‏» ازبزرگان شیعه و از یاران دانشمند امام صادق علیه‌السلام و امام کاظم علیه‌السلام بوده است. خاطره مناظرات اوبا ابوحنیفه زیبا و ماندگار است. همچنین امام صادق علیه‌السلام او را دوست مى‏داشت. (رجال الشیخ، شیخ‏طوسى، انتشارات جامعه مدرسین، ص‏296; منتهى المقال، ابوعلى‏حائرى، انتشارات آل‏البیت، قم، ج‏6، ص 135 و136.)

4- بحارالانوار، ج‏23، ص‏236 و237.

5- همان، ج 78، ص 268.

6- روانشناسى نوجوان، اسماعیل بیابانگرد، ص‏133 و123;روانشناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، دفتر همکارى حوزه ودانشگاه، ج 2، ص 998 992; جوان و رسالت‏حوزه، تعریف جوانى،میرباقرى، کانون اندیشه جوان، ص 30.

7- بقره، آیه 138.

8- اصول کافى، ج 2، ص 14.

9- نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدى، خطبه 124، ص 122.

10- امام صادق علیه‌السلام مى‏فرماید: «الغلام یلعب سبع سنین، یتعلم سبع‏سنین، یتعلم الحلال و الحرام سبع سنین‏»; فرزند، در هفت‏سال‏نخست‏بازى نماید، در هفت‏سال دوم آموزش یابد و در هفت‏سال سوم(جوانى) حرام و حلال را فراگیرد. (وسایل الشیعه، ج 15، ص 194.)

11- امام مى‏فرماید: «لو اتیت‏بشاب من شاب الشیعه لایتفقه‏لادبته‏»; (تحف العقول، حرانى، ص 302.

12- امروزه «بحث قرائتهاى مختلف از دین‏» ریشه در نگاه‏نسبى‏گرایى به دین دارد که همان منشا هر منوتیکى است. یعنى‏بنابراین که در تفسیر متون و یا در کل فهم آدمى به نسبیت قائل‏شوند; در نتیجه هیچ فهم ثابت وجود نخواهد داشت و هرکس بدون‏ابزار و متد اجتهاد خود را در فهم از دین توانا خواهد دانست!

13- مرجئه در عصر امویان و با کمک آنان شکل گرفت. این فرقه‏نیت را اصل شمرده و گفتار و کردار را بى‏اهمیت دانستند، معتقدبودند همان گونه که عبادت کردن باکفر سودى ندارد، گناه کردن هم‏چیزى از ایمان نمى‏کاهد و خلیفه را هرچند که مرتکب گناه کبیره‏بود، واجب الطاعه مى‏انگاشتند. (فرهنگ فرق اسلامى، جواد مشکور، ص‏406- 401)

14- «غلات‏» فرقه‏هایى هستند که در باره ائمه اطهار علیه‌السلام گزافه‏گویى کرده، آنان را به خدایى رسانیده و یا به «حلول‏» جوهرنورانى الهى در امامان خود قائل شدند و یا به تناسخ و حلول روح‏خدایى به کالبد ائمه قائل شدند، ائمه اطهار علیه‌السلام گزافه گویى این‏طایفه شیاد را منع و از ایشان بیزارى مى‏جستند. (همان، ص‏344-347.)

15- سفینه‏البحار، ج 2، ص 324.

16- المحاسن، برقى، ص 605.

17- نورالثقلین، حویزى، ج 2، ص 191; بحارالانوار، ج 24، ص‏246.

18- رابطه دوستى و محبت، احمد مطهرى، ص 58.

19- تحف العقول، ص‏223.

20- الامالى، شیخ صدوق، ص‏397.

21- سفینه‏البحار، ج 2، ص‏59.

22- مستدرک الوسایل، نورى، ج 2، ص 64.

23- وسایل الشیعه، ج‏3، ص‏206.

24- تحف العقول، ص‏326.

25- اصول کافى، ج 2، ص‏169.

محمد باقر پور امینى، کوثر، ش 40


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ این پلی است تا با کاربران وعلاقمندان به شبکه افق در ارتباط وتبادل اندیشه باشیم. با ماهمراه باشید